واکاوی طلاق خلع با نگاهی به قانون حمایت خانواده

«مهرم حلال، جونم آزاد!» این جمله اگرچه در ظاهر در فیلم‌ها و سریال‌ها گفته می‌شود، اما در عالم حقوقی، ناظر به یکی از انواع طلاق است، که زن در ازای فدیه یا بخشش مهریه از شوهر می‌خواهد تا او را طلاق   بدهد. اگرچه در عرف این نوع طلاق، به طلاق توافقی معروف شده، اما طلاق خُلع یکی از انواع طلاق است که اجرای آن از مقررات خاصی در شرع و قانون پیروی می‌کند.

طلاق به معنای انحلال عقد نکاح دایم است که پس از اجرای صیغه طلاق صورت می‌گیرد و از آن پس رابطه زوجیت بین زن و شوهر منقطع می‌شود، اما با توجه به نوع طلاق، آثار حاصله از آنها متفاوت خواهد بود. بر اساس ماده 1146 قانون مدنی، «طلاق خلع آن است که زن به دلیل کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقابل مالی که به وی می‌دهد، طلاق بگیرد؛ اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن یا بیشتر یا کمتر از مهر باشد.»

به بیانی روشن‌تر، طلاق خلع آن است که زن به هر علتی نخواهد با شوهرش به زندگى ادامه دهد و شوهر هم مایل به طلاق دادن او نباشد، اما زن براى راضى کردن او به طلاق، مقدارى مال به او بدهد تا راضى شود او را طلاق دهد.

طلاق خلع شرایط و مقرراتی دارد که باید وجود داشته باشد تا محقق شود: در این نوع طلاق، تا زمانی که زن، مال بخشیده به شوهر خود را مطالبه نکند، شوهر نمی‌تواند به او رجوع کند. مرد نباید زن خود را مجبور به انجام طلاق خلع کند. باید صیغه طلاق خلع خوانده شود، به این صورت که مثلاً مرد به زن خود بگوید: «...خالعتک»؛ یعنی ... تو را طلاق خلع دادم.

زن باید بلافاصله قبول را بگوید. در طلاق خلع باید آزردگی و بی‌میلی فقط از طرف زن باشد و اگر بی‌میلی از هر دو طرف باشد، به آن طلاق مبارات گویند، نه خلع. صیغه و لفظ خلع را باید دو مرد عادل بالغ بشنوند.

 نبود حق رجوع برای شوهر در انواع طلاق‌های بائن

طلاق بر دو قسم است: بائن و رجعی. در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع وجود دارد؛ یعنی با وجود اینکه با قطع رابطه زوجیت به واسطه اجرای طلاق، مفارقت (جدایی) بین زوجین حاصل می‌شود اما در مدت عده برای شوهر حق رجوع به همسرش باقی است و در این صورت همان رابطه زوجیت شرعی بین زن و شوهر اعاده خواهد شد.

در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع وجود ندارد و با اجرای صیغه طلاق، رابطه زوجیت بین زوجین به طور کامل قطع خواهد شد.

تشخیص دادگاه صالح؛ گام نخست برای درخواست

گام نخست برای درخواست طلاق خلع، تشخیص دادگاه صالح است. طبق ماده 4 قانون حمایت خانواده مصوب سال 1391 دادگاه صالح در رسیدگی به دعاوی طلاق دادگاه خانواده است. بنابراین کسی که متقاضی این نوع طلاق است، باید به دادگاه خانواده محل خود مراجعه و دادخواست طلاق را تقدیم دادگاه کند.

در قانون جدید حمایت خانواده این امتیاز برای بانوان به وجود آمده است که دادخواست را به دادگاه خانواده محل اقامت خود ارایه دهند. برای رسیدگی به دادخواست، پرداخت هزینه دادرسی از سوی خواهان الزامی است.

پس از تقدیم دادخواست، دادگاه خانواده برای رسیدگی به آن نوبت تعیین می‌کند. تعیین نوبت به این معنا است که به دستور دادگاه، تاریخی برای رسیدگی به دعوا تعیین می‌شود. این تاریخ علاوه بر اینکه در دفتر دادگاه نوشته می‌شود، به دستور قاضی به طرفین دعوا، یعنی زن و شوهر نیز ابلاغ می‌شود.

باید توجه داشت که در تمامی موارد درخواست طلاق، به جز طلاق توافقی، دادگاه باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رأی صادر و چنانچه آن را نپذیرد، نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.

در جلسه رسیدگی، قاضی دادگاه پس از شنیدن سخنان خوانده و خواهان یعنی ابتدا مرد و سپس زن، از خواهان یعنی زن این سوال را می‌پرسد که آیا همچنان بر خواسته خود پابرجا بوده و نسبت به آن اصرار دارد یا خیر؟ در این ‌صورت اگر زن از خواسته خود منصرف نشده باشد و قاضی هم نیازی به تشکیل جلسه‌ای مجدد احساس نکند، ختم دادرسی اعلام می‌شود و دادگاه می‌تواند با توجه به همان جلسه یا جلسات برگزارشده رای خود را صادر کند. قاضی پس از اعلام ختم دادرسی، اگر بتواند در همان جلسه رای خود را صادر می‌کند و در غیر این‌ صورت از آن زمان تا حداکثر یک هفته مهلت دارد تا رای مناسب را صادر کند.

 اعتراض به حکم دادگاه

در صورتی که دادگاه حکم به طلاق زن بدهد، شوهر می‌تواند از تاریخ صدور حکم تا مدت 20 روز در دادگاه تجدیدنظر به حکم صادر شده اعتراض و درخواست کند که مجددا به دعوای طلاق آنها رسیدگی شود. در صورتی‌ که دادگاه تجدیدنظر پس از بررسی، بار دیگر حکم به طلاق زن بدهد یا اینکه شوهر از مدت 20 روزه خود برای اعتراض به حکم استفاده نکند، حکم طلاق قطعی می شود. یعنی اینکه زن می‌تواند اجرای صیغه طلاق را درخواست کند و رسما از شوهرش جدا شود.

حکم دادگاه بر طلاق زن قابل فرجام‌خواهی نیز است. یعنی شوهر می‌تواند پس از صدور حکم طلاق از سوی دادگاه تجدیدنظر به دیوان‌عالی کشور مراجعه و درخواست کند که برای مرحله سوم به دعوای طلاق آنها رسیدگی شود.

حکم دیوان‌عالی کشور نهایی است و در صورتی که دیوان، حکم طلاق دادگاه تجدیدنظر را تایید کند، شوهر نمی‌تواند برای مرتبه‌ای دیگر رسیدگی به دعوای طلاق را بخواهد.

 پرداخت فدیه

در طلاق خلع، برای اینکه زن و شوهر بتوانند رسما از یکدیگر جدا شوند دادگاه به زن اعلام می‌کند که مالی به نام «فدیه» به شوهر پرداخت کند. فدیه مالی است که در طلاق خلع از طرف زن به شوهر پرداخت می‌شود. زن و شوهر می‌توانند توافق کنند که فدیه، عین مهریه، معادل، کمتر یا حتی بیشتر از میزان مهریه باشد.

باید این موضوع را نیز مورد توجه قرار داد که در قانون جدید حمایت خانواده نقش داور و داوری در پرونده‌های طلاق پررنگ‌تر شده است و پس از صدور رای تازه مرحله اجرای رای که یکی از مراحل مهم دادرسی است، آغاز می‌شود.


URL : https://www.vekalatonline.ir/articles/123370/واکاوی-طلاق-خلع-با-نگاهی-به-قانون-حمایت-خانواده/