رای شماره 1319 هیات عمومی دیوان عدالت اداری

رأی شماره 1319 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع ابطال بند 3 مصوبه شماره 58057 ـ 93 م 697 مورخ 1393 12 25 هیأت وزیران

رأی شماره 1319 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با موضوع: ابطال بند 3 مصوبه شماره 58057 ـ 93/م/697 مورخ 1393/12/25 هیأت وزیران

شماره244/95                                                                             1397/4/27

بسمه تعالی

جناب آقای اکبرپور

رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل محترم روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران

با سلام

یک نسخه از رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 1319 مورخ 1396/9/28 با موضوع:

«ابطال بند 3 مصوبه شماره 58057 ـ 93/م/697 مورخ 1393/12/25 هیأت وزیران. جهت درج در روزنامه رسمی به پیوست ارسال می گردد.

مدیرکل هیأت عمومی و هیأتهای تخصصی دیوان عدالت اداری ـ مهدی دربین

 

تاریخ دادنامه: 1396/9/28       شماره دادنامه: 1319      کلاسه پرونده: 244/95

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: آقای راشد ساوالانیان

موضوع شکایت و خواسته: ابطال مصوبه شماره 28057 ـ 93/م/0697 ـ 1393/12/25 هیأت وزیران

گردش کار: شاکی به شرح دادخواست و لایحه تکمیلی ابطال مصوبه شماره 28057 ـ 93/م/0697 ـ 1393/12/25 هیأت وزیران را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است که:

«ریاست محترم دیوان عدالت اداری

به استحضار می رساند، با تقدیم متن کامل مصوبه هیأت دولت به شماره28057ـ 93/م/0697 ـ 1393/12/25 که با پیشنهاد وزارت راه و شهرسازی آقای دکتر آخوندی به شماره 1/6338/م و/93ـ 1393/10/7 صورت گرفته و اینجانب اخیراً از متن این مصوبه مطلع شده ام لذا با ارائه مدارک، مستندات و دلایل نقض قانون، درخواست ابطال مصوبه مذکور خصوصاً بندهای 1، 2 و 3 از مصوبه یاد شده را از قضات دیوان عدالت اداری تقاضا دارم. زیرا این مصوبه ناقض تمامی حقوق متصوره قانونی، شرعی، عرفی، مالکانه متعلقه پلاک ثبتی 7/814 و سایر پلاکهای مجاور و غیرمجـاور و تضییـع کننده حقوق یـاد شـده اینجانب و جمع کثیری از مجموعـه تعاونـی های  مسکن وزارت جهـاد کشاورزی و دیگر دستگاههـای اجـرایی واقع در شمـال، شمال شـرق، شمـال غـرب تهران می باشند از جملـه ایـن اراضـی، حصـارک شمیـران، امـامزاده قـاسم، رحمـان آبـاد، دارآبـاد، جمال آبـاد، سوهانک و ...) کـه مساحت آن بالغ بر 9 میلیون مترمربع و شامل 25 هزار خانوار و جمعیتی بالغ بر 100 (یکصد) هزار نفر که عمدتاً از خانواده های  معظم شهدا، جانبازان، آزادگان و سنگرسازان بی سنگر می باشند. اینک با ارائه دلایل و مستندات مربوط به نقض قوانین به واسطه مصوبه موصوف به شرح ذیل تقدیم قضات دیوان عدالت اداری می گردد:

1ـ لحاظ نکردن حقوق مالکانه و حقوق مکتسبه شرعی و قانونی اینجانب ناشی از اجرای کامل دادنامه شماره 327ـ1388/4/14 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در مصوبه هیأت دولت مذکور همچنین نقض دیگر آراء صادره از محاکم قضایی به شماره دادنامه های 905200188ـ1395/5/23، 1841ـ 1842، 168ـ191ـ 1380/2/9 شعبه 19 دیوان عدالت اداری (وحدت رویه در آراء صادره یاد شده)

2ـ استنکاف از اجرای قوانین موضوعه و مرتبط در مصوبه یاد شده.

3ـ عدم انجام تکالیف و وظایف و تعهدات هیأت دولت نسبت به مالکین و تصویب یک طرفه و بدون تعامل با مالکین و ذینفعان و بدون جلب رضایت آنان.

4ـ نقض مصوبه قبلی هیأت دولت به شماره 20114/ت39028ک ـ 1387/2/15

5ـ نقض مصوبه قانونی مواد 32، 33 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور، اصلاحیه های  بعدی آن و آیین نامه اجرایی آن (نقض مصوبه قبلی هیأت دولت به شماره 20114/ت39028ک ـ 1387/2/15)، نقض استفساریه قانون یاد شده از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام، نقض مصوبه قوه قضاییه به شماره 1/86/10807ـ 1386/10/20 همان گونه که مستحضر می باشید اعتراض و شکایت سابق اینجانب در این رابطه پس از بررسی و تشخیص قضات هیأت عمومی دیوان عدالت اداری منتج به صدور دادنامه 327 ـ 1388/4/14 در محکومیت وزارت راه و شهرسازی و شهرداری تهران و معاونت شهرسازی و معماری و سایر مسئولین ذیربط و به نفع اینجانب گردید ولی متأسفانه علی رغم محکومیت وزارت راه و شهرسازی و دیگر مسئولین عالی رتبه نظام در خصوص ابطال مصوبه طرح جامع شهر تهران مصوب 1386 (به دلیل نادیده گرفتن تمامی حقوق یاد شده)، متأسفانه وزارت راه و شهرسازی به طور نسنجیده و غیرکارشناسی با ارائه طرح پیشنهادی جدید که مجدداً و مکرراً ناقض موارد حقوقی یاد شده به نظر می رسد، این مصوبه را به تصویب هیأت دولت رساندند که در صورت اجرای این مصوبه هیأت دولت خسارات و صدمات سنگین مادی ومعنوی و غیرقابل جبران به اینجانب و سایر مالکین به شرح مذکور خواهد رسید لذا بدین وسیله بدواً و قبل از رسیدگی و صدور رأی در ماهیت موضوع تقاضای صدور دستور موقت مبنی برتوقف اجرای مصوبه مورد بحث را دارد.

الف: «متن مصوبه هیأت دولت

1ـ به منظور واگذاری زمین معوض به اعضای تعاونیهای موضوع پیشنهاد یاد شده، دستگاههای متولی و مسئول ذیربط نسبت به شناسایی اراضی مناسب به جز در مجاورت شهر تهران در حداقل پنج نقطه برای ارائه به تعاونیهای مذکور اقدام و نتیجه را جهت تأیید به شورای عالی شهرسازی و معماری ایران ارائه نمایند اعضای تعاونیهای مذکور که فاقد هرگونه سابقه اخذ مسکن یا زمین از نهادها و سازمانهای دولتی نباشند در اولویت واگذاری قرار می گیرند.

2ـ هرگونه نقل و انتقال املاک تعاونیهای مذکور به موجب قانون منع فروش واگذاری اراضی فاقد کاربری مسکونی برای امر مسکن به شرکتهای تعاونی مسکن و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی غیرقانونی است وزارت راه و شهرسازی مکلف است برای اعلام عمومی این بند از جمله از طریق رسانه ها اقدام نماید.

3ـ وزارت راه و شهرسازی اقدامات لازم را از طریق وزارت دادگستری برای هماهنگی در عدم اجرای آراء مراجع قضایی مبنی بر الزام به صدور پروانه در اراضی موصوف انجام دهد.

4ـ کارگروهی مرکب از وزیران راه و شهرسازی (رئیس) و دادگستری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و استاندار تهران به طور مرتب اجرای تصمیمات یاد شده را پیگیری و در صورت وجود مشکل، حل و فصل نمایند.

ب: «متن کامل گزارش کارگروه یاد شده به همراه اعتراض کامل مالکین به مسئولین ذیربط به پیوست تقدیم می گردد.

مصوبه یاد شده به دلایل و مستندات ذیل غیرقانونی است:

تکالیف هیأت دولت:

تامین حقوق مکتسبه ساخت و ساز به مالکان در اراضی پلاک ثبتی مذکور و تغییر کاربری آن با مجوز نقل و انتقال به اشخاص ثالث، از جمله تکالیف دولت می باشد که مصوبه مذکور متأسفانه ناقض قوانین موضوعه و ناقض حقوق مکتسبه مالکانه مالکان، به استناد اسناد رسمی مالکیتی، حکم قطعی دادنامه 327 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری و نظر شرعی فقهای شورای نگهبان و سایر احکام صادره از محاکم قضایی همچنین آیین نامه اجرایی (مواد 15 ـ 21) قانون اصلاحی مواد 31، 32، 33 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور، استفساریه مجمع تشخیص مصلحت نظام و سایر احکام شرعی از جمله حکم شرعی «مغایرت با اصل تسلیط الناس مسلطون علی اموالهم بوده و می باشد و سایر مستندات و قوانین موضوعه، به شرح ذیل تقدیم می گردد:

1ـ مالکیت در اسلام محترم شمرده شده است (الناس مسلطون علی اموالهم) و این پلاکهای ثبتی از سوی دولت به صورت سند قطعی، منگوله دار و جهت ایجاد مسکن به مالکان فروخته شده است ولی متأسفانه در مصوبه هیأت دولت حقوق مکتسبه و حقوق مالکانه آنان از جمله حقوق ساخت و ساز و سایرموارد مذکور تأمین نگردیده است لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد. (دادنامه شماره 327 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری)

2ـ ملاک تشخیص حقوق مالکانه و حقوق مکتسبه مالکین پلاک ثبتی 7/814 و سایر پلاکهای یاد شده، آراء محاکم قضایی در الزام به صدور مجوز ساخت و ساز از سوی مسئولین ذیربط و اجرای دادنامه 327 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری و اجرای احکام شرعی از جمله «اصل تسلیط ـ الناس مسلطون علی اموالهم ، نظر شرعی فقهای شورای نگهبان در دادنامه مذکور و انجام تکالیف و تعهدات و وظایف دولت به مالکان مذکور در مصوبات هیأت دولت می باشد و مصوبات و تصمیمات و اقدامات امروز دولت و وزارت راه و شهرسازی و شورای عالی معماری و شهرسازی و شهرداری و ... نمی تواند از بین برنده تکالیف و تعهدات و وظایف گذشته دولتها و تضییع کننده حقوق مکتسبه مالکان قرار گیرد لذا به دلیل ملحوظ نکردن حقوق مکتسبه مالکان یاد شده در مصوبه فوق الذکر خصوصاً بندهای 1، 2 و 3 مصوبه مورد نظر سزاوار ابطال می باشد.

3ـ طبق دادنامه فوق الذکر و نظر شرعی فقهای شورای نگهبان که منجر به ابطال بند 1 از تبصره 3 قسمت محدوده شهر تهران (مصوبه طرح جامع شهر تهران مصوب سال 1386) گردید. رأی مذکور مبین برابری حقوق مالکانه و حقوق مکتسبه این پلاک ثبتی با دیگر اراضی ساخته شده طی 45 سال گذشته بوده و طبق تکالیف و وظایف و تعهدات دولتها به مالکان پلاک ثبتی مذکور، این اراضی جزو اراضی آزاد شده طرح 25 ساله محدوده شهر تهران می باشد ولی متأسفانه حقوق یاد شده در مصوبه هیأت دولت تأمین نگردیده است لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

4ـ ملحوظ نکردن و استنکاف از اجرای قوانین موضوعه در مصوبه هیأت دولت: مسلم است هدف مقنن و قانونگذار و طبق نص صریح قوانین موضوعه، اجرای تبصره 2 ماده واحده قانون اصلاح ماده 33 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور (مواد 15 و 21 آیین نامه اجرایی) و اجرای استفساریه مجمع تشخیص مصلحت نظام در خصوص قانون اصلاحی مذکور و تعهدات اشخاص ثالث در پرداخت قیمت اراضی به قیمت زمان واگذاری و تکالیف و تعهدات و وظایف مسئولین نظام (از جمله: هیأت دولت، وزارت راه و شهرسازی، شهرداری تهران و ...) در تأمین تمامی حقوق متصوره قانونی، شرعی، عرفی و سابق و لاحق متعلقه سابقه و ... مالکان و ذینفعان یاد شده مقرر گردیده است (نامه شماره 54094/0101ـ 1386/12/19 با عنوان جناب آقای شاهرودی ـ رئیس قوه قضاییه) لذا این مصوبه با قوانین موضوعه مغایرت داشته و سزاوار ابطال می باشد.

5 ـ مدارک مربوط به استعلامات نهاد ریاست جمهوری ـ وزارت کشور و غیره در مصوبه هیأت دولت لحاظ نگردیده است لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

6 ـ استعلام رسمی استاندار تهران در خصوص ارائه مدارک و اعلام هرگونه پیشنهاد مبنی بر تسریع در حل مشکل به شماره 94/41/38979ـ 1394/8/11 و پاسخ نمایندگان مالکان و اینجانب به استانداری تهران و دولت و سایر مسئولین نظام همچنین اقرار به عدم همکاری و تعامل دولت بالاخص وزارت راه و شهرسازی و معاونت شهرسازی و معماری (دکتر حناچی ـ دکتر آخوندی ـ دکتر جهانگیری) با نمایندگان مالکین و ذینفعان و تعاونیهای مسکن در فراز پایانی نامه استانداری به وزارت کشور به شماره نامه 94/4/56034ـ 1394/11/26 تأکید گردیده است. لذا به دلیل عدم تعامل و توافق با مالکان و ذینفعان و عدم انطباق مصوبه یاد شده با قوانین موضوعه منجر به تضییع حقوق شرعی و قانونی آنان گردیده است لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

7ـ در مصوبه فوق الذکر با نادیده گرفتن و ملحوظ نکردن حقوق مکتسبه ناشی از دادنامه قطعی شماره 327 و حقوق مکتسبه ناشی از ماده 15 آیین نامه اجرایی قانون مذکور و تبصره های  46 و 54 از قوانین بودجه سالهای 1375ـ 1378 «شهرداریها موظف به صدور مجوز ساخت و ساز و تغییر کاربری اراضی به مسکونی می باشند لذا این مصوبه موجب تضییع حقوق شرعی و قانونی مالکین شده است بنابراین مصوبه یاد شده سزاوار ابطال می باشد.

8 ـ پیرو پاسخ اداره کل مسکن و شهرسازی استان تهران به سازمان ملی زمین و مسکن به شماره نامه 90/1213/88456/ص ـ 1390/11/26 در خصوص اجرای دادنامه 327 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، تأمین حقوق مکتسبه شرعی و قانونی تعاونیهای مسکن و مالکین در داخل محدوده شهر تهران بوده و بر عهده شهرداری تهران مقرر شده است و این مصوبه ناقض این حقوق بوده و لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

9ـ پیرو نامه شماره 1/14268/وم/89 ـ 1389/9/1 وزیر سابق راه و شهرسازی (مهندس نیکزاد) به معاون نظارت و بازرسی امور سیاسی و قضایی سازمان بازرسی کل کشور در خصوص تعیین تکلیف اراضی یاد شده و چگونگی تأمین حقوق مالکان و درخواستهای آنان با ارائه اراضی 517 هکتاری چیتگر اعلام و موافقت گردیده بود اما این مصوبه حتی ناقض تصمیمات قبلی مقامات ذیصلاح دولتی است و لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

10ـ به عنوان نمونه مدارک و مستندات مربوط به شرکت تعاونی مسکن شماره 2 کارکنان مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع در خصوص تغییر کاربری به صدور مجوز هتل سازی به اراضی یاد شده که مشابه پلاک ثبتی 7/814 می باشد از سوی شهرداری منطقه 1 تهران مقرر گردیده و طبق قوانین موضوعه، کاربری اراضی یاد شده جزو اراضی آزاد شده طرح 25 ساله محدوده شهر تهران تعیین و اعلام گردیده است که ضمیمه می باشد لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

11ـ ملحوظ نشدن تعهدات و وظایف دولتهای سابق و فعلی در طرح جامع مصوب 1386 منجر به دادنامه 327 از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری گردید لذا به دلیل ملحوظ نکردن تعهدات و وظایف مورد اشاره در مصوبه هیأت دولت، این مصوبه نیز سزاوار ابطال می باشد.

12ـ مصوبه هیأت دولت ناقض مواد 199، 202، 203 قانون مدنی مبنی بر به کارگیری هرگونه زور و عنف در قراردادهای اجتماعی بوده و موجب تضییع حقوق مدنی یاد شده می گردد. لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

13ـ در بند 1 مصوبه هیأت دولت با ارائه اراضی معوض بی ارزش ـ کم ارزش (به جز اطراف شهر تهران و خارج از محدوده شهر تهران) تضییع کننده تمامی حقوق مذکور بوده و برخلاف تکالیف و تعهدات و وظایف هیأت دولت بوده و به هیچ وجه جبران کننده خسارات سنگین دولتهای سابق و فعلی به مالکان و ذینفعان نبوده و نمی باشد ضمن آن که اساساً هیچ گونه برابری و معادل سازی با حقوق مکتسبه شرعی و قانونی مالکان را ندارد لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

14ـ در اجرای قوانین موضوعه (تبصره 2 ماده واحده قانون اصلاح ماده 33 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور (مواد 15 و 21 آیین نامه اجرایی آن) و برابر با استفساریه مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین مطابق ماده 22 قانون ثبت، ماده 30 قانون مدنی و سایر قوانین موضوعه، این پلاک ثبتی قبل از قانون منع فروش و واگذاری اراضی فاقد کاربری مسکونی واگذار گردیده همچنین اسناد مالکیتی واگذار شده جهت ایجاد مسکن به تعاونی های  مسکن و به نام اشخاص ذینفع و اشخاص ثالث صادر گردیده است لذا بندهای 1، 2 و 3 مصوبه فوق الذکر خلاف موارد قانونی و حقوقی یاد شده و قوانین فرادستی بوده و عطف به ماسبق نمی گردد لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

15ـ با عنایت به عدم رعایت حقوق حقه مالکین طی 25 سال گذشته و تضییع حقوق آنان از سوی دولت، وزارت راه و شهرسازی، وزارت جهاد کشاورزی، شورای عالی معماری و شهرسازی، سازمان ملی زمین و مسکن، شهرداری تهران که طرف شکایت خواهان بوده و خواندگان و محکومین دادنامه مذکور و دیگر محاکم قضایی، بدون جلب رضایت ذینفعان نمی توانند تأمین کننده تمامی حقوق شرعی و قانونی مالکان باشند لذا این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

شایان ذکر است هیأت دولت مکلف به پرداخت تمامی حقوق متصوره قانونی، شرعیه، عرفیه و سابق و لاحق متعلقه مالکان پلاک ثبتی مذکور بوده همچنین موظف به تأمین تمامی خسارات وارده به مالکین ناشی از استنکاف از اجرای قوانین موضوعه یاد شده و عمل نکردن به تکالیف و تعهدات و وظایف هیأت دولت می باشد و به دلیل عدم تعامل و توافق و عدم جلب رضایت مالکین آسیب دیده، این مصوبه سزاوار ابطال می باشد.

با عنایت به موارد مطروحه نسبت به مصوبه هیأت دولت به شماره 28057 ـ 93/م/0697 ـ 1393/12/25 شکایت داشته و تقاضای رسیدگی و ابطال مصوبه مذکور از محضر قضات دیوان عدالت اداری را می نمایم. ضمناً با توجه به اینکه اجرای مصوبه موصوف موجبات ورود خسارات مادی و معنوی غیرقابل جبران به اینجانب و جمعیتی بالغ بر یک صد هزار نفر از پرسنل و کارکنان وزارت جهاد کشاورزی و سازمانهای تابعه و سایر دستگاههای اجرایی و اعضای تعاونیهای مسکن 58 گانه و دیگر اشخاص ثالث می گردد بدواً از محضر قضات دیوان عدالت اداری مستنداً به مواد 34 و 35 قانون دیوان عدالت اداری و سایر مقررات مربوطه تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر توقف اجرای مصوبه معترض عنه را دارد. مزید توفیقات روزافزون حضرت عالی را از ایزد منان طلب می نمایم.

لایحه تکمیلی:

«جناب آقای دربین

مدیرکل محترم هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

با سلام و آرزوی قبولی طاعات

احتراماً پیرو دادخواست شماره 244/95 و لایحه تکمیلی به شماره 375 ـ 1396/3/6 به استحضار می رساند: با عنایت به موارد متعدد نقض قوانین و نقض آراء محاکم قضایی از جمله دادنامه شماره 327 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، به استناد قوانین مربوطه و نظر شرعی و قانونی فقهای شورای نگهبان در خصوص حقوق مالکانه و حقوق مکتسبه شرعی و قانونی پلاک ثبتی 7/814 مورد بررسی دقیق قضایی قرار گرفته و حکم قضایی صادر و ابلاغ نمودند (محکومیت وزارت راه و شهرسازی، شورای عالی معماری و شهرسازی ، شهرداری تهران و شورای اسلامی شهر تهران و به نفع اینجانب راشد ساوالانیان رأی صادر، ابلاغ و اجرا گردید) ولی متأسفانه در مصوبات بعدی و تصمیم گیریهای اخیر از سوی دستگاه یاد شده اجراء و اعمال نگردیده است و تمامی حقوق یاد شده د رمصوبه مورد شکایت، نقض گردیده است همان طور که در نظر شرعی و قانونی فقهای شورای نگهبان مشهود است، در این مصوبه، نقض احکام شرعی و حقوق قانونی، دوباره تکرار شده است. آنچه مسلم است «حقوق مالکانه و حقوق مکتسبه پلاک ثبتی مورد اشاره قبل از تصویب قوانین، مصوبات، تصمیمات اخیر صورت پذیرفته و اثر قوانین نسبت به آتیه می باشد و نسبت به تاریخ قبل از صدور بی اثر است بنابراین بند 1، 2 و 3 مصوبه مورد شکایت نسبت به تاریخ قبل از صدور بی اثر است و تسری دادن قانون مارالذکر با واگذارهای قانونی قبل از تصویب قانون و مصوبه و بدون تراضی طرفین و ارزش گذاری واقعی اراضی و ساختمانها و بدون ملاحظه و جبران تمامی حقوق و خسارات سنگین وارده فاقد محمل قانونی و موجب نقض احکام شرع (نظر شرعی فقهای شورای نگهبان) و قوانین واگذاری می باشد.

  متن مصوبه مورد شکایت به قرار زیر است:

«وزارت جهاد کشاورزی ـ وزارت راه و شهرسازی ـ وزارت دادگستری ـ سازمان حفاظت محیط زیست

هیأت وزیران در جلسه 1393/10/10 به پیشنهاد شماره 1/6338/م و/93ـ 1393/10/7 وزارت راه و شهرسازی موافقت کرد:

1ـ به منظور واگذاری زمین معوض به اعضای تعاونیهای موضوع پیشنهاد یاد شد، دستگاههای متولی و مسئول ذیربط نسبت به شناسایی اراضی مناسب به جز در مجاورت شهر تهران در حداقل پنج نقطه برای ارائه به تعاونیهای مذکور اقدام و نتیجه را جهت تأیید به شورای عالی شهرسازی و معماری ایران ارائه نمایند. اعضای تعاونیهای مذکور که فاقد هرگونه سابقه اخذ مسکن یا زمین از نهادها و سازمانهای دولتی باشند، در اولویت قرار می گیرد.

2ـ هرگونه نقل و انتقال املاک تعاونیهای مذکور به موجب قانون منع فروش واگذاری اراضی فاقد کاربری مسکونی برای امر مسکن به شرکتهای تعاونی مسکن و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی غیرقانونی است، وزارت راه و شهرسازی مکلف است برای اعلام عمومی این بند از جمله از طریق رسانه ها اقدام نماید.

3 ـ وزارت راه و شهرسازی اقدامات لازم را از طریق وزارت دادگستری برای هماهنگی در عدم اجرای آرای مراجع قضایی مبنی بر الزام به صدور پروانه در اراضی موصوف انجام دهد.

در پاسخ به شکایت مذکور، سرپرست معاونت امور حقوقی دولت (حوزه معاونت حقوقی رئیس جمهور) به موجب لایحه شماره 96/3837/م ـ 1396/3/7 توضیح داده است که:

«جناب آقای دربین

مدیرکل محترم هیأت عمومی و هیأتهای تخصصی دیوان عدالت اداری

با سلام و احترام:

به استحضار می رساند:

1ـ به تصریح مقرر در صدر مصوبه مزبور، مقرره یاد شده به پیشنهاد شماره 1/6338/م و/93ـ 1393/10/7 وزارت راه و شهرسازی به تصویب هیأت وزیران رسیده است. لازم به ذکر است، برابر بند 1 نامه پیشنهادی مورد اشاره، هرگونه بارگذاری جمعیتی در اراضی واقع در حریم شهر تهران به موجب مصوبه مورخ 1392/11/7 شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و تأییدیه مورخ 1393/3/21 هیأت وزیران منتفی شده است. در ضمن در رابطه با نحوه اقدامات یاد شده، توجه آن مرجع را به وظایف شورای عالی مزبور در قانون تاسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (مصوب 1351 با اصلاحات بعدی معطوف می دارد. برابر بند 1 ماده 2 این قانون «بررسی پیشنهادهای لازم در مورد سیاست کلی شهرسازی برای طرح در هیأت وزیران از وظایف شورای عالی موصوف عنوان شده است. همچنین برابر قانون تعاریف محدوده و حریم شهر، روستا و شهرک و نحوه تعیین آنها، هرگونه استفاده برای احداث ساختمان و تاسیسات در داخل حریم شهرها نیز تنها در چارچوب ضوابط و مقررات مصوب طرح جامع شهر (مصوب شورای عالی یاد شده) امکان پذیر می باشد.

2ـ علاوه بر موارد یاد شده، در خصوص اراضی واقع در شمال و شرق تهران، لازم به توضیح است، برابر نامه شماره 4009 ـ 1 م ـ1387/9/10 دفتر مقام معظم رهبری به عنوان رئیس جمهور وقت، دستور آزاد سازی این اراضی جهت ایجاد فضای سبز و طبیعی (با پرداخت معوض به متصرفین قانونی) صادر گردیده و کمیسیون عمران مجلس نیز در گزارش شماره 52/74704ـ 1394/10/26 بر اجرای مفاد نامه مورد اشاره تأکید نموده است.

3ـ مفاد بند 2 مصوبه صرفاً تأکید بر اجرای قانون منع فروش و واگذاری اراضی فاقد کاربری مسکونی برای امر مسکن به شرکتهای تعاونی مسکن و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی (مصوب 1381) بوده و مغایرتی با قانون موصوف ندارد. مواد 4 و 6 قانون یاد شده بدین شرح است:

«ماده 4ـ هرگونه نقل و انتقال و واگذاری زمین به شرکتهای تعاونی مسکن و اشخاص حقیقی و حقوقی برای امر مسکن در خارج محدوده (قانونی) شهرها اعم از داخل و یا خارج از حریم شهرها به جز در محدوده مصوب شهرهای جدید و شهرکهایی که طبق مقررات و بر اساس طرحهای مصوب احداث شده یا می شوند، ممنوع می باشد.

ماده 6 ـ هر نوع نقل و انتقال اعم از رسمی و عادی، تفکیک، افراز، صدور سند و تغییر کاربری در مورد زمینهای موضوع این قانون، بدون رعایت مفاد این قانون و مقررات مربوط ممنوع است. در صورت تخلف، متخلفان از جمله هیأت مدیره شرکت تعاونی ذیربط، مسئول جبران خسارات وارده شده به اشخاص حقیقی و حقوقی، شهرداریها، دولت و اعضای شرکتهای تعاونی مسکن می باشند.

4ـ بند 3 مصوبه صرفاً در جهت تبیین مأموریت وزارت راه و شهرسازی جهت انجام اقدامات قانونی لازم (از طریق وزارت دادگستری) برای هماهنگی با مراجع قضایی ذیربط به منظور عدم اجرای آرای صادره مبنی بر الزام به صدور پروانه در اراضی موضوع مصوبه است. بدیهی است روش انجام این موضوع از طریق قانونی بوده و الزامی خارج از ضوابط قانونی مقرر برای دستگاه قضایی ایجاد نخواهد کرد.

در خصوص ادعای شاکی مبنی بر مغایرت مصوبه مورد اعتراض با شرع مقدس اسلام، قائم مقام دبیر شورای نگهبان به موجب نامه شماره 96/100/883 ـ 1396/2/18 اعلام کرده است که:

«در صورتی که تصمیم هیأت وزیران و بخشنامه مورد شکایت، مطابق با دستور مقام معظم رهبری مدظله العالی به رئیس جمهور مبنی بر آزاد نمودن زمینهای فروخته شده به مردم و تعاونیها در شمال و شمال شرق تهران و تبدیل آن به فضای سبز، باشد دستور مذکور مانعی نداشته و خلاف شرع نمی باشد لکن همان طور که فرموده اند عوض آن زمین یا خانه داده شود و روشن است با تراضی طرفین می توان قیمت پرداخته شود. ضمناً باید در بند 1 مصوبه دقیقاً طبق فرمایش مقام معظم رهبری مدظله العالی عمل شود، قیمت واقعی زمینها و ساختمانها باید ملاحظه و جبران گردد.                  

در اجرای ماده 84 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 پرونده به هیأت تخصصی اراضی، محیط زیست و صنایع دیوان عدالت اداری ارجاع می شود و هیأت مذکور به موجب دادنامه شماره 156 ـ1396/7/30، بندهای 1 و 2 از مصوبه شماره 28057 ـ 93/م/0697 ـ 1393/12/25 هیأت وزیران را قابل ابطال تشخیص نداد و رأی به رد شکایت صادر کرد. رأی مذکور به علت عدم اعتراض از سوی رئیس دیوان عدالت اداری و یا ده نفر از قضات دیوان عدالت اداری قطعیت یافت.

رسیدگی به بند 3 از مصوبه مورد اعتراض در دستور کار هیأت عمومی قرار گرفت.

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ 1396/9/28 با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.

رأی هیأت عمومی

نظر به اینکه برای نقض آراء محاکم در قوانین مختلف طریق خاص پیش بینی شده و در مواردی که آراء به علت مغایرت با قانون و شرایط خاص امکان اجرا ندارد از طریق مقررات قانونی می توان نسبت به تجدیدنظر فوق العاده در آن آراء اقدام کرد، حکم مقرر در بند 3 مصوبه مورد شکایت که به جای تجویز پیگیری موضوع برای نقض آراء از طرق قانونی، طریق عدم اجرای آراء مراجع قضایی را تعیین کرده است، خارج از حدود اختیارات هیأت وزیران است و به استناد بند 1 ماده 12 و ماده 88 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 ابطال می شود.

رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدکاظم بهرامی

منبع : حقوقی و امور مجلس