رای وحدت رویه شماره 725-726 مورخ 2 8 1396 هیات عمومی دیوان عدالت اداری

رای وحدت رویه شماره 725-726 مورخ 2 8 1396 هیات عمومی دیوان عدالت اداری

با موضوع:‌ تعلق سنوات به کارگری که ترک کار کرده است

شماره دادنامه: 726-725                تاریخ دادنامه: 2/8/1396                  کلاسه پرونده: 96/989، 96/739

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

اعلام کنندگان تعارض: آقایان: 1- جعفر رمضانی 2- سعید کنعانی

موضوع: اعلام تعارض در آراء صادر شده از شعب دیوان عدالت اداری

گردش کار: الف) آقای جعفر رمضانی به موجب لایحه ای که به شماره 200/107576/211/900-11/7/1394 ثبت دبیرخانه حوزه ریاست دیوان عدالت اداری شده، اعلام کرده است که:
 ریاست محترم دیوان عدالت اداری

با عرض سلام و احترام به استحضار عالی می رساند به تجویز مادتین 89 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 1392، آراء صادره از شعب مختلف دیوان جهت بررسی و طرح در هیأت عمومی از بابت تخالف و تغایر دادنامه های صادره در موضوع واحد، به حضورتان تقدیم می گردد.

در خصوص تعارف در آراء مستفاد از ماده 27 قانون کار که به پیوست تقدیم می گردد، پنج دادنامه به شماره های ذیل الذکر با تفسیر منطقی و موافق با عدالت، جملگی معتقدند هنگامی که کارگر به موجب ماده 27 قانون کار در اثر قصور و یا نقض آیین نامه های انضباطی کارگاه، مستحق دریافت سنوات می شود به طریق اولی کارگر می تواند با اتکاء به اصل آزادی انتخاب کار مناسب، ترک کار نماید و این امر هرگز موجب تضییع حقوق مکتسبه ایام گذشته از جمله حق دریافت سنوات نخواهد شد. در واقع حق سنوات حقی است که در پایان هر سال کاری به کارگر تعلق گرفته و قصور کارگر و یا ترک کار از ناحیه وی باعث تضییع آن نخواهد گردید. این در حالی است که دادنامه صادره از شعبه 34 دیوان عدالت اداری به شماره 9309970903400179-1/2/1393، ترک کار توسط کارگر را موجبی برای عدم تعلق سنوات گذشته در نظر گرفته است. در ذیل آراء صادره از شعب مختلف دیوان که جملگی موافق تعلق حق سنوات در صورت ترک کار توسط کارگر می باشند به حضور تقدیم می گردد.

دادنامه شماره 9209970903900219-10/7/1392 از شعبه 39 دیوان عدالت اداری
  دادنامه شماره 9109970901100749-7/4/1391 از شعبه 11 دیوان عدالت اداری
  دادنامه شماره 9209970903900719-16/9/1392 از شعبه 39 دیوان عدالت اداری
  دادنامه شماره 9209970903900495-18/8/1392 از شعبه 39 دیوان عدالت اداری
  دادنامه شماره 9209970901901206-29/3/1392 از شعبه 19 دیوان عدالت اداری

لذا از ریاست محترم و اعضاء هیأت عمومی به لحاظ اینکه تشتت آراء در موضوعات واحد لطمات جبران ناپذیری بر عدالت قضایی وارد نموده و از جمله راهکارهای قانونی در جهت ایجاد رویه منسجم و جلوگیری از صدور چنین آرایی، صدور رأی وحدت رویه می باشد و در جهت جلوگیری از ورود حجم بالای پرونده در موضوع فوق از هیأتهای حل اختلاف کار به شعب مختلف دیوان عدالت اداری، بذل توجه آن عالی مقامان مورد استدعاست.

گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:

الف: شعبه 11 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9009980900095458 با موضوع دادخـواست خانم شهربـانو مقدم به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی تهران و به خواسته تقاضای اعاده دادرسی از دادنامـه 1292-30/6/1390 صـادره از شعبه 11 دیوان عدالت اداری به موجب دادنامه شماره
9109970901100749-7/4/1391، به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص دادخواست تقدیمی شاکی به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی شمال شرق تهران به خواسته اعاده دادرسی از دادنامه 1292-30/6/1390 صادره از شعبه 11 دیوان عدالت اداری نظر به مفاد دادخواست تقدیمی و ملاحظه پرونده استنادی با توجه به مراتب فوق و نیز دادنامه 3168-14/12/1390 این شعبه مبنی بر صدور قرار قبولی درخواست اعاده دادرسی با عنایت به اینکه شاکی در تاریخ 25/1/1389 درخواست استعفاء نموده است و تاریخ عدم موافقت استعفا 11/2/1389 بوده و بعد از حدود 7 الی 8 ماه ترک کار از ناحیه شاکی صورت گرفته است با توجه به اینکه در ماده 27 قانون کار قصور و کوتاهی کارگر حق سنوات تعلق می گیرد به طریق اولی در خصوص ترک کار از ناحیه شاکی نیز به وی تعلق خواهد گرفت. علیهذا رأی معترض عنه در این خصوص محل تامل می باشد با توجه به مراتب فوق شکایت را وارد تشخیص و حکم به نقض رأی 1292-30/6/1390 صادره از شعبه 11 دیوان در نهایت نقض رأی 9415-22/1/1390 هیأت حل اختلاف و رسیدگی مجدد با رعایت موارد فوق و استماع اظهارات طرفین و بررسی مدارک و مستندات آنان صادر و اعلام می گردد. رأی صادره قطعی است.

ب: شعبه 19 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9209980900003519 با موضوع دادخواست خانم فهیمه نادی به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی تهران و به خواسته تقاضای نقض رأی هیأت حل اختلاف به تاریخ 16/12/1391 به موجب دادنامه شماره 9209970901901206-29/3/1392، به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:
  با توجه به مفاد دادخواست تقدیمی خواهان و مستندات پیوست آن و با عنایت به اینکه در رأی معترض عنه حسب مدعای خواهان به سابقه و پیشینه خدمتی وی در نزد کارفرمایش که موید وجود رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع مادتین 2 و 3 از قانون کار بوده نظر به اینکه حق سنوات در زمره حقوق مکتسبه کارگر بوده که در هر حال به وی
تعلق می گیرد. لذا دعوی مطروحه را وارد تشخیص ضمن نقض رأی معترض عنه جهت رسیدگی مجدد به مرجع همعرض ارجاع می گردد. رأی صادره در اجرای ماده 7 از قانون دیوان عدالت اداری قطعی است.

ج: شعبه 39 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9109980900026017 با موضوع دادخواست خانم منظر پورمحمد به طرفیت اداره کار و رفاه اجتماعی تهران و به خواسته اعتراض به رأی شماره پ/10885-20/2/1391 هیأت حل اختلاف به موجب دادنامه شماره 9209970903900719-16/9/1392 به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:
  در خصوص شکایت خانم منظر پورمحمد به طرفیت اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شرق تهران بخواسته نقض رأی شماره پ/10885-20/2/1391 نظر به مفاد شکایت شاکی و مستندات ابرازی پیوست و مفاد لایحه جوابیه طرف شکایت ثبت شده به شماره 2198-25/6/1391 و محتویات پرونده اداره کار به شماره 10885/90 از آنجا که حق سنوات از جمله حقوق اتفاقی و مکتسبه بوده و در پایان هر سال کاری متعلق به کارگر محسوب است و دلیل و مستند قانونی برمحرومیت کارگری که اقدام به ترک کار نموده وجود ندارد لذا با وحدت ملاک از مواد 2 و 3 و 28 و 24 و تبصره ذیل ماده 20 قانون کار و مواد 1 و 10 و 65 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری شکایت شاکی وارد تشخیص و حکم به ورود شکایت شاکی و نقض رأی معترض عنه و رسیدگی مجدد با لحاظ رعایت مفاد این رأی صادر و اعلام می نماید. رأی صادره ظرف مهلت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است.     

د: شعبه 39 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9209980900045219 با موضوع دادخواست آقای مصطفی روشن دل به طرفیت اداره کار و رفاه اجتماعی تهران و به خواسته نقض رأی شماره 92/589-12/4/1392 هیأت حل اختلاف به موجب دادنامه شماره 9209970903900495-18/8/1392 به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص شکایت آقای مصطفی روشن دل به طرفیت اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شمال شرق تهران بخواسته نقض رأی شماره 92/589-12/4/1392 هیأت حل اختلاف نظر به مفاد شکایت شاکی و مستندات ابرازی و مفاد لایحه جوابیه طرف شکایت و بازنگری در اوراق پرونده اداره کار به شمارگان از آنجا که از جمله خواسته های اولیه شاکی در اداره کار حق سنوات بوده و این حق از جمله حقوق اتفاقی و مکتسب تلقی می گردد لذا با توجه به احراز رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع مواد 2و 3 قانون کار و لزوم اظهار نظر در خصوص حق سنوات مستنداً به مواد مذکور و مواد 1و 10 و 65 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری حکم به ورود شکایت شاکی و نقض رأی معترض عنه و رسیدگی مجدد در هیأت همعرض صادر و اعلام می گردد. رأی صادره ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در شعب دیوان عدالت اداری است.

هـ: شعبه 39 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9109980900049275 با موضوع دادخواست آقای علیرضا محمدزاده نوین به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی تهران و به خواسته نقض رأی شماره 7760-22/8/1390 هیأت حل اختلاف به موجب دادنامه شماره 9209970903900219-10/7/1392 به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص شکایت آقای علیرضا محمدزاده نوین به طرفیت اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شمال شرق تهران بخواسته نقض رأی شماره 7760-22/8/1390 هیأت حل اختلاف نظر به مفاد شکایت شاکی و مستندات ابرازی و مفاد لایحه جوابیه طرف شکایت و ملاحظه محتویات پرونده اداره کار به شماره 90/7760 از آنجا که به موجب ماده 27 قانون کار این حق برای کارفرما ایجاد تا در صورت حصول شرایط قانونی و با اجرای تشریفات کارگر را اخراج نماید به همین سبب کارگر نیز می تواند در صورت وجود زمینه های مناسب و با اتکاء به اصل آزادی انتخاب کار مناسب ترک کار نماید و این امر هرگز موجب تضییع حق مکتسبه ایام گذشته نگردیده و هیأتهای تشخیص و حل اختلاف موظف به اعمال عدالت نسبت به طرفین از حیث آمره بودن قانون کار و عدم تفسیر موسع به لحاظ ممنوعیت تفسیر موسع در قوانین آمره بوده با این توصیف شکایت شاکی وارد تشخیص و مستنداً به مواد 2، 3، 4، 21 و 157 قانون کار حکم به ورود شکایت شاکی و نقض رأی معترض عنه و رسیدگی مجدد در هیأت همعرض صادر و اعلام می گردد. رأی صادره قطعی است.

و: شعبه 34 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9209980900084109  با موضوع دادخواست آقای محمدجعفر جلالی به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی تهران و به خواسته اعتراض به رأی شماره 92/3964-26/8/1392 هیأت حل اختلاف کار به موجب دادنامه شماره 9309970903400179-1/2/1393 به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:
  در خصوص شکایت آقای محمدجعفر جلالی علیه اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شمال شرق به خواسته اعتراض به رأی شماره 92/3964-26/8/1392 هیأت حل اختلاف کار دیوان با بررسی مدارک ابرازی از جمله شکایت شاکی و دفاعیات مشتکی عنه ادعای مطروحه را مقرون به صحت تشخیص داده زیرا در رأی معترض عنه ترک کار توسط شخص کارگر محرز دانسته شد مع الوصف کارفرما مکلف به پرداخت حق سنوات در حل کارگر شده است در حالی که با ترک کار توسط کارگر قهراً حق سنوات به وی تعلق نخواهد گرفت چون به تعهد خدمتی خود عمل ننموده و اقدام کارگر در مانحن فیه علیه خودش می باشد. بنابه مراتب فوق اعتراض موجه است و رأی معترض عنه از این حیث مخدوش می باشد. مستنداً به مواد 10 و 11 و 65 از قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 حکم به ورود شکایت و نقض رأی معترض عنه و ارجاع امر به هیأت مربوطه جهت رسیدگی مجدد صادر و اعلام می کند. این رأی برابر مواد 10 و 65 از قانون دیوان عدالت اداری ظرف مهلت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل شکایت در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است.

ب) آقای سعید کنعانی به موجب لایحه ای که به شماره 200/22086/211/9000-14/2/1395 ثبت دبیرخانه حوزه ریاست دیوان عدالت اداری شده، اعلام کرده است که:

ریاست محترم دیوان عدالت اداری

موضوع: اعلام تعارض در آراء شعب 34 و 18 و 19 و 20 دیوان عدالت اداری به استناد بند 2 ماده 12 و ماده 89 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392

احتراماً اینجانب سعید کنعانی به استحضار عالی می رساند موضوع پرداخت سنوات پایان خدمت به کارگری که  ترک کار می نماید در شعب دیوان عدالت اداری مطرح گردیده، که پس از رسیدگی منتهی به دادنامه های متناقض به شرح ذیل شده است:

الف) آراء صادر شده مبنی بر عدم پرداخت:

1- شعبه 34 دیوان عدالت اداری در کلاسه پرونده 931948 به خواسته نقض رأی هیأت حل اختلاف به طرفیت اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی شمال شرق تهران به موجب دادنامه شماره 9409970903402333-19/10/1394 مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت نموده که با انقضای مهلت و عدم تجدیدنظر خواهی، رأی قطعی شده است:

در خصوص شکایت شرکت خدمات مسافرتی علیه اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شمال شرق تهران به خواسته اعتراض به رأی هیأت حل اختلاف اداره کار دیوان با بررسی مدارک ابرازی از جمله شکایت شاکی و دفاعیات مشتکی عنه ادعای مطروحه را مقرون به صحت تشخیص داده زیرا طبق مفاد دادخواست اولیه کارگر به صراحت اعتراف به استعفاء نموده است و به علت عدم رعایت مقررات مندرج در تبصره ذیل ماده 21 قانون کار توسط کارگر که در شرایط مذکور استعفاء ایشان مصداق ترک کار است و مستحق حق سنوات موضوع ماده 24 قانون کار نخواهد بود، بنا به مراتب فوق اعتراض موجه است و رأی معترض عنه مخدوش است. مستنداً به مواد 10 و 11 و 65 از قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392 حکم به ورود شکایت و نقض رأی معترض عنه و ارجاع امر به هیأت همعرض جهت رسیدگی مجدد صادر و اعلام می کند. این رأی برابر مواد 10 و 65 از قانون دیوان عدالت اداری ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل شکایت در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است.

ب) آراء صادر شده مبنی بر لزوم پرداخت:

2- شعبه 19 دیوان عدالت اداری در کلاسه پرونده 910065 به خواسته نقض رأی هیأت حل اختلاف به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی بجنورد به موجب دادنامه شماره 9109970901902185- 14/5/1391 مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت نموده است:

با توجه به  مفاد دادخواست تقدیمی خواهان و مستندات پیوست آن و با عنایت به اینکه در رأی معترض عنه حسب مدعای خواهان به سابقه و پیشینه خدمتی وی در نزد کارفرمایش که موید وجود رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع مادتین 2 و 3 از قانون کار بوده طبق ماده 24 قانون کار حق سنوات یا پاداش خدمت در هر حال به کارگر تعلق     می گیرد. بنابراین معترض عنه مخدوش می باشد. لذا دعوی مطروحه را وارد تشخیص ضمن نقض رأی معترض عنه جهت رسیدگی مجدد به مرجع همعرض ارجاع می گردد. رأی صادره در اجرای ماده 7 از قانون دیوان عدالت اداری قطعی است.

3- شعبه 18 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به خواسته نقض رأی هیأت حل اختلاف به طرفیت اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی گرگان به موجب دادنامه شماره 9209970901800016-14/1/1392 مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت نموده است:

شاکی اظهار داشته است مشتکی عنه فوق الذکر به حق سنوات ایام گذشته که اساساً ترک کاری نیز صورت نگرفته است توجه ننموده و بر خلاف قانون و اصول دادرسی حکم به محکومیت وی را صادر کرده است، لذا تقاضای نقض رأی را دارد. مشتکی عنه به شرح لایحه دفاعیه اظهار داشته است به علت ترک کار حق سنوات تعلق نگرفته است. دیوان با بررسی مدارک ابرازی از جمله شکایت شاکی و دفاعیه طرف شکایت، ادعای مطروحه را مقرون به صحت تشخیص داده به استناد مواد 2، 3، 34 و 148 از قانون کار، ترک کار موجب تضییع حق مکتسب ناشی از اشتغال در ایام گذشته نمی شود و استدلال هیأت بر خلاف قانون کار است، لذا حکم به ورود شکایت و نقض رأی معترض عنه و ارجاع امر به هیأت همعرض جهت رسیدگی مجدد صادر و اعلام می کند. این رأی برابر مواد 7 و 13 قانون دیوان عدالت اداری صادر گردیده و قطعی است.

4- شعبه 20 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به خواسته نقض رأی هیأت حل اختلاف به طرفیت اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی به موجب دادنامه شماره 9109970902003656-20/12/1391 مفاداً به شرح آینده به صدور رأی مبادرت نموده است:

نظر به شرح شکایت شاکی، ایرادات ذیل به رأی مورد اعتراض صادره از هیأت حل اختلاف کار وارد است: اول اینکه به فرض ترک کار از ناحیه کارگر، دلیل مصرح قانونی که نافی حق مکتسب کارگر در مطالبه حق سنوات قانونی باشد، در هیچ یک از مقررات قانون کار ملاحظه نمی گردد و تفسیر ماده 24 قانون کار، مبنی بر عدم تعلق حق سنوات به کارگر در صورت ترک کار به استناد خاتمه قرارداد کار، ضمن اینکه سالب حق مکتسب کارگر می باشد، اصولاً با روح حاکم بر قانون کار و جنبه حمایتی آن از کارگر مغایر است. دوم اینکه دلیلی به ترک کار از ناحیه کارگر ملاحظه نمی گردد و کارگر در اعتراض به اخراج خود به اداره کار مراجعه نموده است و صرف ادعای کارفرما به ترک کار بدون دلیل پذیرفته نیست که در این قسمت رسیدگی ناقص و ناکافی است. نظر به مراتب، حکم به ورود شکایت شاکی و نقض رأی مورد اعتراض صادر و اعلام می گردد. پرونده به هیأت همعرض ارجاع گردد تا با انجام رسیدگی کافی مشخص نماید علت اصلی قطع رابطه کار چیست، سپس بر اساس مواد 14، 15 و 16 آیین نامه اجرایی ماده 164 و 165 قانون کار حل اختلاف نمایند. رأی صادره قطعی است.
  گردش کار پرونده ها و مشروح آراء به قرار زیر است:

الف: شعبه 19 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9109980900001869 با موضوع دادخواست آقای شاهین یادگار به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی شهرستان بجنورد و به خواسته نقض رأی هیأت حل اختلاف به تاریخ 22/8/1390 به موجب دادنامه شماره 9109970901902185-14/5/1391 به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:

با عنایت به اینکه در رأی معترض عنه حسب مدعای خواهان به سابقه و پیشینه خدمتی وی در نزد کارفرمایش که موید وجود رابطه کارگری و کارفرمایی موضوع مادتین 2 و 3 از قانون کار بوده طبق ماده 24 قانون کار حق سنوات یا پاداش پایان خدمت در هر حال به کارگر تعلق می گیرد. بنابراین رأی معترض عنه مخدوش می باشد. لذا دعوی مطروحه را وارد تشخیص ضمن نقض رأی معترض عنه جهت رسیدگی مجدد به مرجع همعرض ارجاع می گردد. رأی صادره در اجرای ماده 7 از قانون دیوان عدالت اداری قطعی است.
  ب: شعبه 18 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9109980900067774 با موضوع دادخواست آقای محمد ازون دوجی به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی شهرستان گرگان و به خواسته اعتراض به رأی شماره ح/482/91-3/8/1391 هیأت حل اختلاف کار به موجب دادنامه شماره 9209970901800016-14/1/1392 به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:

شاکی اظهار داشته مشتکی عنه به حق سنوات ایام گذشته که اساساً ترک کاری نیز صورت نگرفته است توجه
ننموده و بر خلاف قانون و اصول دادرسی حکم به محکومیت وی را صادر کرده است. لذا تقاضای نقض رأی شماره ح/482/91-3/8/1391 را دارد. مشتکی عنه به شرح لایحه دفاعیه اظهار داشته است، به علت ترک کار حق سنوات تعلق نگرفته است دیوان با بررسی مدارک ابرازی از جمله شکایت شاکی و دفاعیه طرف شکایت ادعای مطروحه را مقرون به صحت تشخیص داده و به استناد مواد 2، 3، 34 و 148 از قانون کار ترک کار موجب تضییع حق مکتسب ناشی از اشتغال در ایام گذشته نمی شود و استدلال هیأت بر خلاف قانون کار است لذا حکم به ورود شکایت و نقض رأی معترض عنه و ارجاع امر به هیأت همعرض جهت رسیدگی مجدد صادر و اعلام می کند. این رأی برابر مواد 7 و 13 قانون دیوان عدالت اداری صادر گردیده و قطعی است.

ج: شعبه 20 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9109980900003620 با موضوع دادخواست آقای محمدرضا جعفری زرقان به طرفیت اداره کار شرق اهواز و به خواسته اعتراض به رأی شماره 563-26/9/1390 هیأت حل اختلاف کار به موجب دادنامه شماره 910997090200356-20/12/1391 به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:

نظر به شرح شکایت شاکی ایرادات ذیل در رأی، به رأی مورد اعتراض شماره 563-26/9/1390 صادره از هیأت حل اختلاف کار وارد است. اول اینکه به فرض ترک کار از ناحیه کار دلیل  مصرح قانونی که نافی حق مکتسب کارگر در مطالبه حق سنوات قانونی باشد در هیچ یک از مقررات قانون کار ملاحظه نمی گردد و تفسیر ماده 24 قانون کار مبنی بر عدم تعلق حق سنوات به کارگر در صورت ترک کار به استدلال خاتمه قرارداد کار ضمن اینکه سالب حق مکتسب کارگر می باشد اصولاً با روح حاکم بر قانون کار و جنبه حمایتی آن از کارگر مغایر است دوم اینکه دلیلی به ترک کار از ناحیه کارگر ملاحظه نمی گردد و کارگر در اعتراض به اخراج خود به اداره کار مراجعه نموده است و صرف ادعای کارفرما به ترک کار بدون دلیل پذیرفته نیست که در این قسمت رسیدگی ناقص و ناکافی است نظر به مراتب حکم به ورود شکایت شاکی و نقض رأی مورد اعتراض صادر و اعلام می گردد پرونده به هیأت همعرض ارجاع گردد تا با انجام رسیدگی کافی مشخص نماید علت اصلی قطع رابطه کاری چیست سپس بر اساس مواد 14 و 15 و 16 آیین نامه اجرایی ماده 164 و 165 قانون کار حل اختلاف نمایند. رأی صادره قطعی است.

د: شعبه 34 دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده شماره 9309980903400157 با موضوع دادخواست شرکت خدمات مسافرتی آقای علی خلج به طرفیت اداره کار و امور اجتماعی تهران و به خواسته اعتراض به رأی شماره 3180-10/9/1393 هیأت حل اختلاف کار به موجب دادنامه شماره 9409970903402333-19/10/1394 به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است:

در خصوص شکایت شرکت خدمات مسافرتی علیه اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شمال شرق تهران به خواسته اعتراض به رأی شماره 3180-10/9/1393 هیأت حل اختلاف اداره کار دیوان با بررسی مدرک ابرازی از جمله شکایت شاکی و دفاعیات مشتکی عنه ادعای مطروحه را  مقرون به صحت تشخیص داده زیرا طبق مفاد دادخواست اولیه کارگر خانم زهره دباغ بشیری به صراحت اعتراف به استعفاء نموده است و به علت عدم رعایت مقررات مندرج در تبصره ذیل ماده 21 قانون کار توسط کارگر که در شرایط مذکور استعفاء ایشان مصداق ترک کار است و مستحق حق سنوات موضوع ماده 24 قانون کار نخواهد بود بنا به مراتب فوق اعتراض موجه است و رأی معترض عنه مخدوش است. مستنداً به مواد 10 و 11 و 65 از قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 حکم به ورود شکایت و نقض رأی معترض عنه و ارجاع امر به هیأت همعرض جهت رسیدگی مجدد صادر و اعلام می کند. این رأی برابر مواد 10 و 65 از قانون  دیوان عدالت اداری ظرف مهلت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل شکایت در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری است.   

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ 2/8/1396 با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.

رأی هیأت عمومی

اولاً: تعارض در آراء محرز است.

ثانیاً: با توجه به اینکه مطابق ماده 24 قانون کار در صورت فاقد قرارداد کار، کارفرما مکلف شده به کارگری که مطابق قرارداد یک سال یا بیشتر به کار اشتغال داشته است برای هر سال سابقه اعم از متوالی یا متناوب بر اساس آخرین حقوق مبلغی معادل یک ماه حقوق به عنوان مزایای کار به وی پرداخت کند و در تبصره ماده 40 قانون رفع برخی موانع تولید رقابت پذیر و ارتقای نظام مالی کشور مصوب سال 1394 کارفرمایان موظف شده اند به کارگران با قرارداد موقت به نسبت مدت کارکرد، مزایای قانونی پایان کار را به ماخذ هر سال یک ماه آخرین مزد پرداخت کنند، بنابراین با خاتمه قرارداد کار و یا ترک کار توسط کارگر، کارفرما مکلف است هم حق سنوات سالهایی که کارگر به صورت کامل کار کرده و به نسبت ایامی که در سال ترک کار، کار کرده است، پرداخت نماید. با توجه به مراتب آراء شعب 19 و 39 دیوان عدالت اداری به شرح مندرج در گردش کار که بر تعلق حق سنوات به کارگری که ترک کار کرده است هم نسبت به سنواتی که کاملاً کار کرده و حق سنوات دریافت نکرده و هم به نسبت ایامی که در سال ترک کار، کار کرده است، صحیح و مـوافق مقـررات تشخیص شـد. ایـن رأی بـه استناد بنـد 2 مـاده 12 و مـاده 89 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری   مربوط در موارد مشابه لازم الاتباع است.

 محمدکاظم بهرامی
  رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

منبع : پایگاه خبری اختبار